پایگاه مقاومت بسیج مسجد امام جعفر صادق (ع) شهرستان دزفول

Mosque Emam Jafar Sadegh
پایگاه مقاومت بسیج مسجد امام جعفر صادق (ع) شهرستان دزفول

بسم رب الحسین (ع)
عشق یعنی یک خمینی سادگی
عشق یعنی با علی دلدادگی
عشق یعنی لافتی الا علی
عشق یعنی رهبرم سید علی
شادی روح امام و شهدا و صلحا اجمعا صلوات ....

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
لبیک یا امام

پایگاه بسیج مسجد امام جعفرصادق(ع)

هیئت امناء مسجد امام جعفرصادق(ع)

جــــامعــه فـرهنگــــی جـعـفـریــــــون

جناح مومن و انقلابی شهرستان دزفول

آخرین نظرات
  • ۹ مرداد ۹۵، ۲۰:۲۴ - محمد آذرکار
    ++
  • ۱۳ تیر ۹۵، ۱۷:۰۲ - علی اکبر حاتمی جراح
  • ۹ ارديبهشت ۹۵، ۱۱:۵۹ - محمد زاهد

شهید عزیزا... ادیبی پور

| شنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۵ ب.ظ

وصیتنامه برادر شهید عزیزالله ادیبی پور:

ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص

خدا دوست دارد کسانی را که در صفهای منظم با اراده آهنین جهاد می کنند در راهش .

دوست دارم از نقطه ای حرفم را بر روی کاغذ بیاورم که دلی پر از شوق به الله و جهاد در راهش و بالاخره عشق به شهادت دارم و دعا می کنم که خداوند در هنگام عمل به من ارادة آهنین و اراده ای همچون اراده شیر خدا، حضرت علی (ع)، بدهد تا بتوانم در جبهه حق علیه باطل با آخرین نیرویم و تا آخرین قطرة خونم از مرزهای اسلام و دینم و کشورم و شهرم و میهنم دفاع کنم.

الان که دارم با شما حرف می زنم بعد از اولین درگیری می باشد که خیلی شدید بوده است و من با یاری خدا توانستم یک مزدور آمریکایی را که یک برده است و جبهه ای، روبروی جبهه حق داشته است به دیار جهنم بفرستم. امیدوارم که این عمل من خالصانه باشد. اینجا جای نا امنی است و یکی ازخانه های اشرافی را اشغال کرده ایم، مردم خرمشهر تمام خانه ها را گذاشته و فرار کرده اند و حق هم داشته اند چون شب و روز بر سر شهر خمپاره می اندازند و در اولین درگیری برادرهای ما خیلی رشادت و شجاعت به خرج داده بودند و توانستیم عراقیهای کافر را تا حدودی عقب برانیم. درگیری شهری بود .

برادر؛ اگر یکدفعه شهید شدم که آرزویم این است، دوست دارم شهادتم، شهادتی باشد که فایده ای داشته باشد و دوست دارم کشته شدن من باعث بارور شدن و آبستن زندگیهای دیگر باشد. برادر؛ دانسته باش که من کاملاً آگاهانه و از روی اسلام، راهم را انتخاب کرده ام و هیچ بر من نبود که مرا راهی جنگ با دشمن کند. راستی این را میدانی که دشمن با تمام سـلاحهای خود خـیلی بیش از آنکه ما فکر می کردیم ضعیف وناتوان است و هـیچ نمی تواند خللی بر ایـمان مردان جـنگجوی خـدا بیاورد و روحیه آنها را تضعیف کند، هنوز اولین درگیریم یادم می آید که چقدر با شجاعت و پر قدرت جلو رفتیم و دشمن را عقب راندیم، من لحظه به لحظه شهادت را حس می کردم و لحظه به لحظه دعا می کنم که خداوند گناهان و سر افکندگی های ما را ببخشد و ما را بیامرزد و بهشت را نصیب ما گرداند

وصیت من به خانواده ام این است که هر وقت شهید شدم به خانواده ام تبریک بگویید تا خانواده من خوشحال شوند و دعا می کنم شهادت من زمینه ای را جور کند که بقیة اعضای خانواده ام، شوق آنها را بگیرد و از خداوند می خواهم بیش از هر چیز به پدرم صبر دهد و از مادرم می خواهم که اگر برای من گریه میکند از شوق خوشحالی برای من گریه کند و من گفته ام که این آرزوی من است که شهید بشوم چون شهادت میانبری است برای تکامل و رسیدن به خدا و برای این که بهشت را نصیب خود کنیم .

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

زندگینامه شهید عزیز اللّه ادیبی پور:

بسمه تعالی

عزیز اللّه ادیبی پور در تاریخ 1342 درشهر ستان دزفول چشم به جهان گشود.

از بدوشروع انقلاب یعنی باشروع تظاهرات مردمی برعلیه شاه که اکثرفعالیت ها ازمساجدشروع شده بود ایشان نیز فعالیت خود را ازمساجد شروع کردند چنانچه مرکز فعالیتها با شروع انقلاب در مسجد بازار بود ایشان نیز در مسجد شروع به فعالیت کردند.

زمان شهادت: شهید عزیز اللّه ادیبی پور در مورخه 14/2/1360 در یکی از جبهه های دزفول در صالح شطط بعد از خنثی کردن یک میدان مین به همراه همرزم شهیدش سید حسن غفاری به درجه رفیع شهادت نائل آمد و این در صورتی بود که عملیات های اصلی و کلی رزمندگان در جبهه ها شروع شده بود و اکثر فعالیتهای ایشان شبیخون و خنثی کردن میدان مین بوده است.

روحش شاد و یادش مستدام باد.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی